عاشق نشستن و خیره شدن به غروب.
من عاشق ابرم و هرچه شبنم از اوست.
عاشق سنگ انداختن توی آب و گوش کردن به صدای دلنشین موجم.
من عاشق نشستن با دوستان پاک و عاشقم هستم.
عاشق خنده هاشان و دیو انگی هاشان.
من عاشق چرخ و فلکم. عاشق نان و پنیر و سبزی...
من میتوانم عاشق شوم وقتی باران می بارد .
عاشق می شوم وقتی دو پرنده را با هم در اوج میبینم .
من عاشق گریه های یواشکی و عاشق خنده های زورکی ام.
. عاشق سکوت مرموز دل های شکسته .
. عاشق گم شدن و به اوج رسیدن در خیال هستم.
من عاشق سادگی شعرهای سهرابم و عاشق غنای شعرهای حافظ.
.عاشق آرامشی که به من می بخشد.
. عاشق نواختنم و عاشق خواندن برای دلم .
من عاشق پاییزم و عاشق برگ زرد خزان.
عاشق خش خش برگ ها زیر پای یک رهگذر.
من عاشق صبحم عاشق طلوع .عاشق روشنی
. من عاشق نورم عاشق نور مطلق .